Hava

117 ... چنینگفت حوا نـور خورشـید در غـروب آفتـاب بـهاو بـاز بـر میگردنـد! حـال تصـور كـن كـه تـو در تاريكـی ايسـتاده و روان خـود را كـه در هیـات انسـانی تماشــا میكنــی، او را شــكل خــود میبینــی كــه در منتهاالیــه لطافــت و ظرافـت اسـت، ولـی هـم توسـت و هـم تـو نیسـت، قسـمتی از حقیقـت وجـود توسـت كـه حـواس مخصـوص خـود را دارد، حواسـی كـه تـو در عال ـم ديگـر ب ـرای دي ـدن، شـنیدن و لمـس ك ـردن از آنهـا اسـتفاده خواهـی كـرد، انسـان بـا ايـن حـواس بدنیـا میآيـد ولـی حـواس روان بايـد در ايـن عالـم رشـد كـرده و كامـل شـوند تـا انسـان بتوانـد در ايـن عال ـم از عوال ـم ب ـالا آگاه ش ـود. انس ـان عاش ـق و ب ـا وف ـا دانس ـته و ي ـا ندانسـته از حـواس روان ـش ه ـم در اي ـن عال ـم اسـتفاده میكن ـد. حـال روان خـود را ماحظـه كـن، او را مـی بینـی كـه در كنـار آتـش سـوزانی ايسـتاده و بـر سـر آن آتـش ديـگ بسـیار بزرگـی را میبینـی كـه در آن مـاده قرمـز رنگـی میجوشـد، كـه خـون تـو سـت، و آتـش آبـی رنـگ بسـیار زيبايـی سـطح خـون را پوشـانده، و روانـت در كنـار آتـش ايسـتاده و بـا عصايـی بلنـد، كـه همـان اراده تـو اسـت، خـون دورن ديـگ را بهـم میزن ـد و از آن خـون عطـر سـحرآمیزی در هـوا پخـش میشـود، اي ـن عطـر همـان عطـر وفاسـت كـه بـا نسـیم اراده الهـی در هـوا پخـش شـده و هـوا را معطـر میكنـد تـا عطـر آن مشـام اهـل دو عالـم را معطـر كنـد، وشـعله آبـی رنـگ در روی خـون همـان گرمـای مائـم عشـق اسـت كـه همیشـه قل ـب انسـان را گـرم میكن ـد! ديگر چه میبینم؟! - اگ ـر س ـر را ب ـالا كن ـی در ب ـالای س ـر خ ـود گنب ـد فی ـروزهای دواری را خواهـی ديـد كـه بـا حـرارت عشـق محبـوب دور سـر تـو میچرخـد! عشق محبوب؟ - بلـه عشـق محبـوب! عشـق محبـوب در قلـب تـو، كـه اشـرف مخلوقـات هسـتی، عوالـم نامتناهـی را دور سـرت میچرخانـد! - چه عاملی باعث چرخیدن خورشید و ماه و زمین است؟ خورشـید و مـاه و زمیـن همـان گنبدهـای فیـروزهای درخشـان و دواری

Made with