Hava
209 ... چنینگفت حوا محـروم خواهـد شـد! ب ـرای همی ـن اسـت ك ـه سـقف قلب ـی ك ـه آم ـاده ورود محبـوب نیسـت را شكسـته و بـر میدارنـد تـا نـور بـر آن بتابـد، تـا ‹صاحـب قل ـوب› بتوان ـد در ن ـور بهخان ـه خـود ق ـدم گـذارد، خورشـید همیشــه میدرخشــد ولــی زمیــن هــم بايــد آمادگــی دريافــت نــور و حـرارت خورشـید را داشـته باشـد. اگر مكان آماده باشد چه اتفاق میافتد؟ - در اث ـر تابی ـدن ن ـور ب ـر م ـکان س ـومی در عال ـم پی ـدا میش ـود...گیاهی از زمی ـن میروي ـد... درخت ـان در به ـار دوب ـاره س ـبز میش ـوند... جرق ـه عش ـقی میزن ـد... ب ـرق ش ـوقی در عال ـم زده میش ـود... بچ ـهای بهدنی ـا میآيــد... عالمهــای نهفتــه قلــب در نــور “زمــان” آشــکار و هويــدا میشــوند! - چگونه قلب(مكان) آماده پذيرش ‹صاحب قلوب› میشود؟ قلـب را بايـد ماننـد زمیـن شـخم زد، و در حـرارت و نـور زمـان قـرار داد تـا از هرخدشـهای پـاك شـود تـا آمـاده بـرای ورود ‹صاحـب قلـوب› گـردد! بعد چه میشود؟! - زمان ـی كـه قل ـب آم ـاده شـد در روشـنايی ن ـور ‹صاحـب زم ـان› در قلب ـت ‹صاحـب قلـوب› را زيـارت خواهـی كـرد! نـور همیشـه قبـل از جمـال وارد قل ـب انس ـان میش ـود، ن ـور فض ـای تاري ـك را روش ـن میكن ـد ت ـا انس ـان بتوانـد آنچـه را كـه در اطرافـش میگـذرد را ببینـد. همانطـور كـه خورشـید خــود را فــدای كــرات ســرد و خامــوش میكنــد تــا خــاك آن كــرات را گـرم و بـارور كنـد، همانطـور هـم ‹صاحـب زمـان› خـود را فـدای ‹صاحـب قل ـوب› میكن ـد، ت ـا صاحـب قل ـوب بتوان ـد وارد قل ـوب شـود! مثالی بزن تا روشن شوم. - پیامبـران الهـی انـوار حـق را بـر قلـوب بنـدگان خـدا میتاباندنـد و خـود را فـدا میكننـد تـا قلـوب را آمـاده ورود ‹صاحـب قلـوب› كننـد! - چه كسانی ‹صاحب زمان› و ‹صاحب قلوب› را زيارت كردهاند؟ كسانی زيارت كردهاند كه قلوبشان پاك بوده! از زيارت آنها بگو! -
Made with FlippingBook