Hava

38 چنینگفت حوا... - چرا؟

: نـوه ام در فـراق آنچـه را كـه از دسـت داده بـود و بـهآن خوگرفتـه بـود میگريسـت، و مـن از شـوق يافتـن عشـق گـم كـردهام، او از اينكـه بـرای اولیـن بـار درد را احسـاس كـرده بـود میگريسـت، و مـن چـون بعـد از سـالها ديگـر احسـاس درد نمیكـردم! از گريـه مـن و نـوهام عالـم مـا نـو شـد، و مـن او را طـوری بـر قلـب خـود فشـردم تـا مـن او شـدم و او منـی ديگـر! بعد چه شد؟ - : او را ثريــا نامیدنــد و از آن روز بهبعــد مــن هــر روز برايــش دعــای خاصـی را زمزمـه میکنـم تـا بختـش خـوش شـود، دعـا میخوانـم كـه شـك و عنبـری ببیـزد تـا عالـم را عطرآگیـن كنـد، ولـی ُ او در ايـن عالـم م بـا تولـد نـوه دومـم از خوشـحالی پـردرآوردم و كامـل شـدم، و ثريـا بـا متیـن كامـل شـد! - چرا در تولد بچههايت از شوق گريه نكردی؟ در تولــد بچههايــم دردی را كــه آنهــا بايــد در ايــن عالــم میكشــیدند كشـیدم ت ـا آنه ـا بهحـد ام ـكان در اي ـن عال ـم كمت ـر درد بكشـند! *** عشق چیست؟ - عشق چیست و يا كیست؟ عش ـق جريان ـی اس ـت از عال ـم وج ـود ب ـه مرک ـز قل ـوب. روشنیس ـت ايـن ويرانگـر آتـش هسـتی... در اجسـام و اجسـاد زيبايـی و قـوه جاذبـه را ظاهــر میكنــد، در آب قــوه جاريــه میشــود ودر گیــاه قــوه نامیــه، انســان را عاشــق میكنــد و حیــوان را عاشــق انســان، و هنگامــی كــه دتــش كاســته میشــود در انســان و حیــوان بهصــورت َ از شــدت و ح غريــزه ظاهــر میگــردد! - چه قوايی عشق را كنترل میكنند؟

Made with