ناسخ التواریخ
ازل عالم چهار از و رفته فراتر آن از که حال عین در , سرمد , دهر , و
دارد اشاره
ا شده مطرح ست
داماد میر یعنی اصفهان . میگوید سخن زمان یو
عالم
می را دانش و فرهنگ از نوینی دریچۀ گشاید.
خرافی معجزات
اینگونه از روحانی تعبیری با
آخر اما دارد اول
دهر عالم
.
دهر عالم ستا
بر محیط و برتر
و بوده مکان و زمان از فراتر که است ازلی حقایق عالم
سرمد
بخصوص مکانی و زمان به محدود که است مادی پدیدارهای عالم زمان عالم
زمان عالم بر ط است .
مح و برتر ی
و ندارد
است: این باب بیان عین
است.
الفعل. مقام فی الظٌاهر والقدم الاوٌل الذٌكر فی الظاهر الازل رتبة فمنها .. شأن كل فی ّ الله فیض لبقاء ّ الا ختم له لا و نفسه من ٌ الا بدء له
لیس الٌذی الفعل ظهور مقام هو و السّرمد تبة
ر منها و
عالم حقیقة فی لاحد لیس و و واحد زمان فی رض
عشر الاربعة قصبات عالم هو و ،
ّ طی مسئلة من سئل لمن القبل اللیلة فی اشرت المقام بذلك ان و .ّ الله آل و محمد دون نصیب السّرمد الا
واحد مكان ، فی الذوبان عن القابلیات انجماد و المسئلة لغموضة البیان بعد المقام ذلك علم بعدم المجلس اهل اعترف قد حیث الاخریة و الاولیة ٌ بحد یعرف انٌه و الزمان عالم منها و . نهایة له لیس و بدایة له و الدهر عالم منها و . التبیان بعد البیان معرفة من والسنة الشهر و الیوم و الساعة دونه. لا الافلاك بحركة یحصل لانٌه 29 می نشان واقع در مکالمه این که دهد آیا بیسوادی و خامی و سپهر میان مشترک فرهنگ یا است باب ویژگی خرافات و زمان. آخوندهای و هدایت در امامان اگر که افتد نمی فکر این به آنها از یکی و میکنند تکرار را خرافات اینگونه علماء این سر بر واحد آن در دشمن محاصره بخاطر نتوانست حسین حضرت چرا آنصورت در بودند گوناگون مکانهای در واحد آن آنکه یا ببخشد آب را تشنه اصحاب و کودکان و شود حاضر هم آب چشمه ظاهرا امام یزید با جنگ در که است چگونه بجنگد. دشمن هزاران با واحد آن در گوناگون مکانهای در حضور با توانست می وی حالیکه در خورد می شکست می بدست علماء با باب گفتگوی از سپهر که دیگری گزارش هد باز و دهد ف از پیش روز یک اینستکه است باب تحقیر ش ب تبریز در باب کشتن مجل آن چراغدان بارۀ در باب آنها از یکی بخواستۀ سپهر گفتۀ به و دارد ملاقات علماء از تنی با اب س می آیتی آورد " سپهر بگفتۀ . حشمت ؟ نیست آسمانی وحی آیت این گفت را باب آنگاه برنگاشتند را کلمات آن تا فرمود الدّوله گ . نشود فراموش خاطر از وحی هرگز فرمود . بلی گفت بار دیگر باب چون . کن اعادت را آیت فرمود پس . باشد چنین فت بود. دیگرگونه کرد قرائت " 30 د این ا تقاضای او از که هرگاه قاطعیّت با و همواره باب اینکه اوّل . است ّ مهم اشکال سه دارای دروغ زیاد احتمال به ستان می معجزه د به را دیانت که بود آن هدف و شد شعبده ستگاه زبا دهند انحطاط ی مشروعیت می رد را تقاضا آن آن وارد و کرد نمی بازی حشمت که سخنی آنه دوم . شد می الدّوله گفته و قرآن با گوید یها خود که زیرا دارد تناقض قران مفسّران و احادیث می اسلام پیامبر خود زمان در قرآن آیات ساختن فراموش و نسخ از سخن قرآن بقر (سورۀ نماید آیه ه 106 خود بگفتۀ و ) قرآن مفسّران ، می انجام صورت بدین را نسخ خدا گاهی می فراموش را گذشته وحی آن ً کاملا هم پیامبر که داد کرد ای بگونه که وق هم قرآن خود در آنکه سوّم . ندارد وجود هم قرآن در دیگر شده نسخ آیات نوع آن تی گفته خداوند به خطاب خود از ای بخصو شخص می تکرار را بخصوصی واقعۀ در و صی یکی مفهومشان بلکه نیستند یکی کلمات عین مواقع برخی در کند می متفاوت تکرارش هم خدا خود ً ظاهرا یعنی است . شود آیه اعراف سوره مثال (بعنوان 161 آیه بقره سوره مقابل در 58 و آیه طه سوره یا 65 آیه شعرا سوره مقابل در 43 اعرا سوره و آیه ف 115 - 116 ). که صوتی و لفظ خاص شکل نه و است الهی تجلّی حقیقت الهی وحی و الهی کلام باب نظر از که است این مطلب اصل امّا وسیله آن به زبان یک در می جلوه بخصوص نظ از یعنی . یابد آنچه . فارسی نه و چینی نه و است عربی نه خدا کلام باب ر خدا وحی و خدا کلام ما که می معانی حقیقت به ما وقتی باب دیدگاه از امّا . مخلوق شکل در است مفاهیم آن جلوۀ نامیم می کنیم توجّه آسمانی کتابهای واژه تفاوت علیرغم که بینیم سوره و حروف و کلمات و ها یکی همه واقع در کتابها اسم و ها که است الهی کلام خلاّقیّت این و هستند کلام دیگر از را خدا سازد. می متمایز کلمات ولیعهد مجلس باره در گزارشها تفاوت . ب چهره ترسیم برای هدایت و سپهر تلاش چشمگیرترین امّا ای نادان و مسخره و مجلس به باب از مربوط تبریز در لیعهد می نقش . شود که است بنیادی چنان بهائی و بابی آئین و باب دگرپردازی در خیالپردازی این اغلب این بهائی ّ ضد کتابهای کرده نقل تاب و آب با را داستان علیرغم ولی . اند اهمیت این گفتگو در علمی و تاریخی پژوهشی هنوز یا درستی بارۀ هایی گفته نادرستی مک و امانت بررسیهای . است نرسیده انجام به شده داده نسبت باب به گزارشها این در که کیون برای پژوهشی چنین آغاز نیست کافی ولی سودمند . 31
16
Made with FlippingBook