ناسخ التواریخ
چنین سپهر گفتۀ خلاف بر تنها نه ترتیب
بدین . شد نوشته عظیم به خطاب
قائمیّت توقیع
ولیعهد مجلس از پیش شب بنام یعنی باب " "قرآن در سخنی کتاب
سو تفسیر ر هیچکس گوش به ولیعهد بکار باب تحقیر برای و خیالی گفتگوی یک بشکل و ً بعدا گزارشها و حرفها این همۀ که است آشکار . است بوده نرسیده است. رفته . است جالب مطلبی سوّم دلیل کسان آن ی جعل به که پرداخته گفتگو این اطّلاع اند اسلامی احادیث بارۀ در زیادی هم نداشته . اند اوّل که باب جملۀ که چرا نفر دومین و محمّد را خود به کننده بیعت می علی را که است اسلامی حدیث عین خواند جالب . است شده ذکر شیعه حدیث کتابهای در ً مکرّرا باقر امام توسّط شیخ اندیشۀ محوری مفاهیم از مفهوم این آنستکه تر همین برای و بود احسائی احمد او نوشت کتابی بنام مشهور بسیار " الرّجعة کتاب " است مطلب این اثبات کتاب این تمام و می قائم وقتی که می باز دنیا این به هم ائمّه و محمّد آید می تأکید و نقل را حدیث این بار چند و گردند اوّل که کند مبایع قائم به رسول محمّد الله ص . است ع علی ثانی و احمد شیخ مثال بعنوان احسائی : کند می نقل اینچنین را حدیث این کتاب همان در قا خرج لو یقول السلام علیهما علی بن محمد جعفر ابا سمعت قال الثمالی حمزة ابی "فعن ئم الله لنصره السلام علیهم محمد ال الثانی." السلام علیه علی و اله و علیه الله صلی الله رسول محمد یبایعه من اول ... بالملائکة 38 ساختگی گفتۀ در به منسوب ّ ملا ممقانی محمّد وی اعتر باب به می اض معناس این به سخنی چنین که کند می قائم از کمتر علی و محمّد که ت و باشند نتیجه در ممقانی به مطلب این حمله شدیدا می سخن سخن این اینکه از غافل کند امام پیشگوئیهای تحقّق اثبات به تنها باب و است اماما می اشاره ظهورش با رابطۀ در ن ا و نماید رواس اشکالی سخن این محتوای بر گر باقر امام به اشکال ت نه و است وارد به بزرگتری از خود ممقانی محمّد ّ ملا اینستکه دلیل چهارمین . باب ن ؤر نمی ً ظاهرا ترتیب بدین و بود شیخیه سای با که شود ا شیخ محوری باور این و عمده کتاب این بزند. دست عجیبی اعتراض و انتقاد چنین به وآنگاه نباشد آشنا احسائی حمد سنّت با فرهوشی نوآوری برخورد . د پرستی می شده گزارش گفتگوهای خلال از ، ولیعهد مجلس گزارشگران فریبکاری و نادرستی رغم به این راستین ماهیّت توان . کرد کاو و کند را پاسخها و پرسش این و مجلس می آشکار را مجلس این ویژگی دیگر چیز هر از بیش که آنچه نبردی کند خلاّق نیروی میان است پیامبری سنّت رهبران با فرهوشی و نوآور ، انقلابی . استبداد پاسداران و ارتجاع کاهنان ، پرست جامعه ( وبر ماکس آلمانی شناس Max Weber کش و کاهن . است گفته سخن ّ تضاد این از بخوبی ) آخوند و یش سنّت پاسدار می و است گذ که خواهد خرد با و نماید حفظ را شته ورزی خلاّق و پویا ویژگی و را آنچه هر او . دارد منافات جامعه و تاریخ می پاسداری است پرداخته سنّت یک بشکل گذشته در که دگرگون از و کند ی می و مادّی منافع بخاطر هم هراس این . هراسد سنّت اندیشۀ بخاطر هم و اوست سیاسی مقابل در . وی پرست ، سنّت که است فرهوشی نیروی می طرد را ها و قانون ، کند می تازه قواعد ّ خلا خصال و الهام و نبوغ بلکه خویش خونی ویژگیهای یا سنّتی دانش نه را خود اقتدار مبنای و آفریند و ق خارق می قرار خویش العادۀ می پیامبران فرهوشی نیروی مثال بهترین . دهد سنّت پاسداران مخالفت با همواره که باشند یعنی مذهبی علمای می روبرو گردند. . است برخورد این تبلور ً کاملا ولیعهد مجلس که گفت باید اما . کند می اشاره واقعیت این به حدی تا کیون مک دنیس در ولیعهد مجلس ٣ سنّت نوع باب فرهوشی نیروی مقابل در پرستی کند می علم قد . است گفته کیون مک دنیس که همانگونه ۀ محاکم ولیعهد مجلس در باب همانند سنّت رؤسای توسّط مسیح و ژاندارک و گالیله محاکمۀ میان از . است مذهبی پرست سه سنّت نوع یکی ولیعهد مجلس در فعّال پرستی گیری جبهه بازگشت و شیخیّه علمای شیعه سنّت به آنان می باشد دیگر یکی . ّ سن و استبداد یت پرست است سیاسی سوّمی و پرستی سنت است مذهبی علماء . 39 نکته ویژه توجّه شایان ولیعهد مجلس مورد در که ای د حاضر علماء میان از که است این است ای آنان اکثر ولیعهد مجلس ر علمای از می شیخیّه مکتب به متعلّق د . باشند و می سخن همه از بیش که نفری یکی هستند فعّال جو و پرس در و گویند نظام که ممقانی محمّد ّ ملا دیگر و است شیخی که است العلماء را خود شیخیّه رهبران از میان زمان آن تبریز . شمرد می متشرعان مکتب به وابسته و شیعه سنّتی علمای یعنی ، اصول ی تقسیم احسائی احمد شیخ مکتب پیروان یعنی شیخیّه و ، گردی می شرکت به مایل اشتیاق با شیخی علمای ، برعکس ولی زدند سرباز ولیعهد مجلس در شرکت از اصولی علماء اکثر . د علما میان در سنّتی علوم تحصیل در را خود اجتهاد و مشروعیّت مبنای که اصولی علمای خلاف بر . بودند و اصولی ء کس آنان از اجازه ب می اجتهاد برای ام رؤیای و تجربه بر را خود مشروعیّت احسائی احمد شیخ دیدند نمود مبتنی غائب ام و بگونه حقیقت در . آورد بار به تشیع و اسلام از نوینی تعابیر ر رکن یا کامل شیعۀ را خود احسائی احمد شیخ پنهان نیمه ای ا بع واسط و باب یا ۀ برمی غائب امام و مردم میان شم مثال عنوان به . کرد نوین تفسیری دستخوش را اسلامی سنّتی مفاهیم و رد مجلس زمان تا سخن این بلکه ندارد وجود یوسف ۀ
20
Made with FlippingBook