ناسخ التواریخ
آن زیبائی و طبیعت نظم ، طبیعت قوانین ، طبیعت های
شگفتی را هستی در او حضور و ا
خد عظمت دلیل همواره قرآن ، برعکس
و معجزه و جنبل و جادو ، کند
می تأکید هستی و طبیعت با ارتباط در تجربی ای
اندیشه بر قرآن دیگر عبارت به . دارد
می بیان
بینی
جهان این برابر در . کند
می دعوت قرآن پیام و لمه
ک و کتاب بر تمرکز و خردورزی به را مسلمانان و ، کند
می نفی را کرامت
بنام معجزه هزاران ، کردند جنبل و جادو اندیشۀ به ّ منحط را اسلام ، علماء یعنی ، اسلامی پرستان
سنّت ، قرآن انقلابی و خردمند امام و صوفیان و ائمّه و پیامبر
دورس اسلامی فرهنگ صحنۀ از را خردورزی و کردند جعل زادگان " "علم دیگر عبارت به . اختند فاش را علماء جهل که است باب این باب و علماء مکالمۀ در که است آشکار . شد تبدیل قرآن با دشمنی و نادانی و جهل به علماء می می بازگو را قرآن و اسلام به نسبت آنان نادانی و ستیز و کند –کند برد همگی که او امثال و هدایت و سپهر که آنچه نه ۀ هستند وسطائی قرون جنبل و جادو فرهنگ – می آن ارائۀ به سعی خود گزارشهای با نمایند. او معجزه آوردن از باب امتناع بخاطر هم و دانسته او از معجزه صدور را باب حقانیت شرط هم که ولیعهد مجلس علمای واقع در کردند پیروی را جاهلیت اعراب سخن و روش عینا کردند مسخره را مسخره را اسلام پیامبر عربها که کند می بیان بارها قران . سوره در . آورد خواهند ایمان او به بیاورد ای معجزه اگر که خوردند می قسم و آورد نمی ای معجزه هیچ او که زیرا کردند می آیه انعام 109 او به بیاورد معجزه یک محمد اگر که خوردند غلیظ سوگند عربها که شود می بیان قران پاسخ . آورد خواهند ایمان ایمان آنان آمد می هم ای معجزه اگر که فهمند نمی اعراب اینکه و محمد نه خداست نزد معجزات که است این تقاضا این به دست معجزه که چرا بیاورد ای معجزه تواند نمی او که دهد می جواب زمان آن " "علمای به اسلام پیامبر اینجا در . آورد نخواهند آیه قصص سوره در . است نداده محمد به ای اجازه چنین وخدا خداست 48 چرا گوید می راست محمد اگر که گویند می اعراب را سی مو معجزات که همانگونه ندارد سودی معجزه آوردن که است این خدا پاسخ . آورد نمی را موسی معجزات شبیه ای معجزه بگ . خواندند ساحر را او و کردند انکار هم استهزاء معجزه نیاوردن بخاطر را اسلام پیامبر اعراب ، قران آیات از بسیاری فته عذاب یا ببار سنگ باران آسمان از ما بر پس باشد می تو جانب از و است حق به محمد اگر خدایا گفتند می مسخره به و کرده آیه انفال (سوره کند نابود را ما که دیگر دردناکی 32 ا مطلب این علت .) پیامبرشان که امتهایی نابودی داستان از قران که بود ین لحظه همین در بلکه قیامت روز در نه که شدند می عذاب در تعجیل خواستار تمسخر برای اعراب و است آکنده کردند رد را آیه اسراء سوره در قران ، سخره و اعتراض این به پاسخ در . گیرند قرار عذاب مورد 59 که دارد می بیان از را ما که آنچه که دهد می توضیح قران آنگاه . کردند می تکذیب را آن مردم آمد می معجزه که گذشته در که است این کند می منع معجزه آوردن آیه طبق بر . آمد نخواهد ای معجزه که است سبب این به و سازد می نابود را آنان خدا آنگاه نکنند قبول مردم و بیاید معجزه اگر 90 ازهما نخواهند ایمان نشود انجام آنها از یکی حداقل تا که گفتند و کردند ذکر را معجزه نوع شش مثال بعنوان عربها ، سوره ن رسول بشری اینکه از غیر من مگر آیا . من پروردگار است پاک بگو : است این زمان آن علمای خواسته این به خدا پاسخ . آورد قر اینجا در ؟ باشم می دیگری چیز هستم و ندارد آوردن معجزه به ربطی هیچ بودن رسول یا بودن پیامبر که کند می بیان دارد ان علمای سخن و است اسلام پیامبر با او همانندی اثبات ولیعهد مجلس در باب سخن . نابجاست همه خواستنها معجزه این بنابراین حارث. بن نضر و ابولهب با آنان همانندی اثبات اسلام ب ارتباط در گزارش التّواریخ ناسخ . شود اشاره ولیعهد مجلس گفتگوهای در جالب نکتۀ یک به که است سودمند مطلب این ا می نظام که دهد می سؤال دو باب از العلماء مهلت آن بیان در و گشت متفکّر "لختی پرسش دو آن استدلال از پس باب که کند س نزول شأن به مربوط یکی سؤال دو این از ". خواست : است این دوم سؤال . گرفت قرار بحث مورد ً قبلا که است کوثر ورۀ "نظام می که بنمای مجید قرآن از را آیت این تفسیر گفت العلماء علم با که بگوی هم و ً طمعا و ً خوفا البرق یریکم الّذی هو فرماید دارد." ترکیب چه نحو 44 آیۀ این که چرا است تأمّل درخور پرسش این امّا 12 س از بارۀ در قرآن بحث از است بخشی رعد ورۀ می معجزه دعویش راستی اثبات برای اسلام پیامبر از اعراب اینکه انت انما ربه من آیه علیه انزل لا لو کفروا الذین (یقول خواهند برق و رعد جمله از دنیا قوانین شگفتی و طبیعت نظم بودن کافی از آن بجای قرآن ولی ) هاد قوم لکل و منذر می سخن هم که گوید آیه سوره همان در باز معجزه خواست در نفی یعنی مطلب این عین . بیاورد سیل است ممکن هم و کند می آبیاری را زمین 27 می معجزه مورد در ایشان که است بحثهائی همۀ نادرستی اثبات علماء این پرسش نفس دیگر عبارت به . شود می تکرار ولی کنند در آنچنان آنان غوطه خود سنّتی فرهنگ نمی که ورند را علم آنها . دریابند را خود وسطائی قرون اندیشۀ درونی تناقض توانند می قران نحو و صرف از عبارت غافلند. بکلّی آن مفهوم و معنا از ولی دانند آیات: حجیت و آیات حجیّت مسئلۀ به فرهوشی نوآوری و سنّت پاسداران میان نبرد در دیگر بحث می مربوط کتاب در . شود نوشته سرتاسر نکته باب های می اصرار آن بر وی که ای او راستین معجزۀ واقع در و باب دعوی راستی دلیل که است این ورزد نوشته می او های بی دیگری دلیل هر ، این جز به و باشد بی زیادی حدود تا و اهمیّت می ربط در که بود آن بر باب استدلال . باشد اس دلیل آنرا و است کرده اشاره قرآن به تنها خویش دعوی درستی اثبات در هم اسلام پیامبر و است بوده گونه همین ً دقیقا هم لام می تأئید را باب سخن که است آیاتی از آکنده قرآن البتّه . است برشمرده رسالتش حقّانیّت بر کافی نوشته در نیز باب . کند خود های اینگون از شماری به می اشاره آیات ه نماید:
24
Made with FlippingBook