نقره داغ
مهرویه مغزی
نقره داغ
تو هم اگر انسان را به اندازه خدا دوست مى داشتى ،لحظه اى او را تنها نمى گذاشتی؛ با نزولش نزول و با صعودش صعود می کردی ، با او متولد می شدی و با او می مردی! باز از ابدى شدن انسان پرسيد. در جواب گفت: ابديت ماده از زمانى كه روح در ماده دميده مى شود آغاز مى شود. زمانى كه ارتباط روح با مادّه قطع مى شود ابديت ماده و جسم هم تمام شده و روح به عالم ملكوت وارد شده وابدى مى شود. ابديت روح انسان در عالم ارواح بستگى به رشد و تکامل روحانى روح او در جهان ماده دارد. هر چه روح در اين عالم منبسط تر، آزادترو رشدش هم كاملتر شود؛ ابديتش هم درعالم روح طولانى تر مى شود. در غير اين صورت مانند چراغى، كه روغنش کم باشد، نورش به مرور زمان كمتر و كمتر خواهد شد. ولى ارواحى كه به حد اعلاى رشد روحانى خود در اين عالم رسيده اند، در آن عالم خورشيد درخشانى مى شوند،
كه خود به خود خواهند سوخت. از ابدی شدن جسم انسان پرسید.
در جواب گفت: جسم انسان از خاك است، و بعد از مرگ به خاک می گردد. آئینه جسم می شکند، شیشه اش خاک می شود و جیوه اش، که خاطرات را در خود ذخیره کرده است، در حرارت نزديكى به محبوب بخار مى شود و با روح باقی می ماند. روح خاطراتش را در اين عالم فراموش نمى كند، و ارتباط نزديك روح با خاطراتش در اين عالم و ياد آورى آنها؛
فأميل و نزديكان را بزیارت اهل قبور می کشاند. پرسيد: از كسانى بگو كه زندگى ابدى يافته اند.
در جواب گفت: نفوسى كه در اين عالم بكمال رشد روحانى خود رسيده اند، و يا بعبارت ديگر براى ابدى شدن مى كوشند، در عالمى ما بين عالم خاك وعالم پاك زندگى مى كنند. آنها در عالمى زندگى مى كنند كه همه چيز در آنجا بى حساب و كتاب است. شبها به
129
Made with FlippingBook