نقره داغ
مهرویه مغزی
نقره داغ
، خدا حوّا را ازنو خلق مى كند. " طلسم زن " نام دارد كه به زبان فارسى چاپ و منتشر شده " چنين گفت حوّا... " كتاب سوم نويسنده، است. در این كتاب حوّا آنچه را كه قرنها در قلبش پنهان كرده بود را به رشته تحرير درمى آورد. چهارمين و آخرين كتاب اين نويسنده است. اين كتاب در توصیف مقام " نقره داغ " كتاب حوّا ودر عین حال انتقاد از حوا نوشته شده است. نويسنده با نوشتن چهار كتاب بالا در راه خودشناسى قدم نهاد، خواب دوران كودكى اش تعبير شد، رمزى از رموز حيات بر او آشکارشد، روزنه ای به سوی آفتاب بروى او باز شد. اوهمان باغ گلى شد كه در دوران كودكى خوابش را ديده بود. اگرچه موزه نشد ولى نقاش و نويسنده شد. دادگاه نشد ولى از حق خود و ديگران تا حد امكان دفاع كرد. آجرمسجد و شمع كليسا نشد ولى قلبش را برای همه ادیان، محراب و مشرق الاذکار کرد. ناشر كتابهاى چاپ نشده نشد ولى كتاب هائى نوشت و چاپ كرد كه تا بحال نوشته و چاپ نشده بودند، و آنکه براى كتاب هاى خوانده نشده؛ كتابخانه نشد ولى خود كتاب هائی نوشت كه تا بحال نوشته وخوانده نشده بودند. مقصد نويسنده از نگارش این چهار كتاب فرارى دادن جادویی است كه قرنها مانند پرنده اى زن پر و بال مى زند، تا زن (حوّا) عِوَض جنگ دائم با اين جادو، " مقام " سياه دور سر جایگاه راستین خود را یافته و در نتیجه به حقش، كه پيش خدا محفوظ است و مقام اوست، برسد.
8
Made with FlippingBook