اتهام جاسوسی

را توصیف می کند بی آنکه در مورد زمستان اطلاعی عینی بما بدهد. اتهامات علیه بهائیان که

انان را جاسوس م ی خو اند منطقا جز جملات احساسی نیست و تنها دارد خصوصیات گوینده و

دشمنی دارد را بازگو می کند بی آنکه در مورد بهائیان واقعیتی را گفته باشد.

اینکه به بهائی آئین

و اتهامات همگی نفی کننده یکدیگرند و ت نها

دلیل این مطلب این است که محتوای این جملا

ت

بیانگر این خواسته گویندگان است که می خواه ن د که

چیزی که باقی می ماند این است که هم آنها ه

را بد جلوه دهند. اجازه بدهید به چند نمونه اشاره کنم:

بها

ئیان

بنام دیوید یزدان چندی پیش در نشر هی Persian Heritage ای مقاله

ی کی از نو رانی ی سندگان ا

ی

نوشت ی. ا ن شخص در مقاله اش در ا ی ن مورد سخن می راند که بهائ ی ان عمال استعمار انگلستان

ی ن بهائ ان بودند که س ی د جمال الد ی ن افغانی را علم

ی د که ا

مسئله می یگو

هستند و بعد برای اثبات ا

نی

ی ت الله خم نی را علم کردند

ی الله خم نی را پرداختند و آ ی

و این بهائیان بودند که که مخارج آ

تی

کردند

و اینک ه انقلاب اسلامی در ا ی ران ساخته دست بهائ ی ان بوده است! البته این نویسنده شانس دارد که

او درست معکوس می گشت. مث الی

ایران نیست و البته اگر در ایران بود تاریخ بهائی دض

در

دیگر: مرتجعانی که دست به جعل کتاب یادداشتهای دالغورکی سفیر روس زدند باب بهاءالله و را

معرفی می کنند. اما کسانی نظیر کسروی

مامور روسیه که توسط سفیر روس اغوا و پرورده شد

ند

را کاملا بی رابطه با هر

بهاءالله و

دشمنی دار د و بر ان رد نوشته ا باب ست

ا که ب آئین بهائی

سیاست خارجی می داند. اما در چند سال اخیر که تاریخ پردازی یعنی جعل و مسخ تاریخ در

خدمت زورگویان در مملکت ایران به یک حرفه سوداور تبدیل شده است نویسندگانی مانند

آ زار ب و تاب ادعا کرده اند که باب مامور و پرورده انگلیسیها بود. در این میان البته

شهبازی با ه

از نوشته های تاریخ پرداز کانون رهپویان نمی توان غافل شد که در واقع تاریخی بدست داده اند

که تنها بشرطی درست در می اید که باب و بهاءالله ماشین زمان در اختیار خود داشته و به ر سف با

آینده توانسته اند که مدتها پس از وفاتشان توسط انگلیسیها ساخته و پرداخته ه شد و انگاه به صدسال

قبل بازگشته و دینشان را شروع کنند . در این مقالات نویسندگان رهپویان وصال یبد ن گونه تجز ه ی

اند که بعد از آن که واقعه ء رژی در ا ی ران رخ داد، استعمار انگلستان متوجه شد که

کرده ل ی و تحل

تنها چ ی زی که می تواند مانع استعمار در ا ی ران شود، تش عی و اسلام است. به ا ی ن جهت انگل یسی ها به

ی ی تشک ل دادند که چهار نشست داشت. در

ا نها محرم

ی گر ن روهای استعماری ی

ید همراه

ک جلسه

نویسندگان مطرح

ن ی ج توسط ا

ی ن نتا

ها با گفتگوهای مختلف به چند نت ی یا که دند ی جه رس

یا

ن نشست

ن اصل

ی ن جد دی به وجود آورد که ا یدن ی

یک د ید ی که با

شده است. ولی مهمتر ی جه ا ین نت ی

ن بود

15

Made with