Hava
44 چنینگفت حوا... میخواه ـد ل ـب جـام را ببوســد؛ سـخن بسـیار دارد و خام ـوش اسـت. حـال پـا هسـتم، پايـی كـه در قیـر شـب گیـر كـرده، هوايـی كه میـل نفس كشـیدن دارد، آتشـی كـه از شـدت سـرما طلـب گرمـا میكنـد، آبـی كـه از شـدت تشـنگی اقیانــوس طلـب میكنـد، خاكـی كـه از شـدت گرمـا، س ـرما میطلب ـد، يــا غمــی ك ـه جـادوی شــبدرها را بهرويــش میبنــدد. طراحــی هس ـتم ك ـه در روز ط ـرح میان ـدازد، ولــی انــدوه ش ـب هم ـه طرحهايــش را دود میكنــد. طرحــی هســتم كــه میانــدازم، طرحــی كـه در شـب انداختـه میشـود ولـی روز بعـد بـا پنبـه زودوده میشـود! حال باز میپرسی چرا میخواهم به مهمانی ملكوت بروم؟!! .... مگــر میشــود كــه تمــام حالاتــی را كــه ذكــر كــردی در تــو - باشــد؟! میشـود! مـن انسـانم و عمـرم از عمـر آنچــه در زمیـن و آسـمان اسـت بیشـتر اسـت! - چگونــه میش ـود عمــر انس ـان از كهكشــان كــه قب ـل از انســان خلــق شــده بیشــتر باشــد؟ خـدا كهكشـان را خلـق كـرد تـا مثـال خـود يعنـی انسـان را بیافرينـد، پـس مشـیت و فكـر اولیـه خـدا خلـق انسـان بـود نـه كهكشـان، بـرای همیـن اسـت كـه عمـر مـن و تـو از كهكشـانی كـه میبینـی بیشـتر اسـت!! *** روابط مرد و زن و یا روابط جنس مذكر و مؤنث! از رابطه دو جنس بگو... - زن اگـر خـاك بـود، مـرد بايـد هـوا شـود، زن اگـر هـوا بـود، مـرد بايـد نسـیم شـود، زن اگـر نسـیم بـود، مـرد بايـد آب شـود، زن اگـر آب بـود، دارد ولى خاموش است، من همان لبى هستم كه بر هزاران لب تشنه بؤسه مى زند تا عاقبت به لب جام رسد، من همان قلبى هستم كه مى خواهد به قلب تو راه يابد، من همان پائى هستم كه در قير شب گير كرده است، من همان هوائى هستم كه ميل به نفس كشيدن دارد، من همان آتشى هستم كه از سرما طلب اتش مى كند، من همان ابى هستم كه از تشنگى اقيانوس را طلب مى كند، من همان خاكى هستم كه از شدت گرما سرما را طلب مى كند، من همان غمى هستم كه جادوى شب درها را مرتبا به روى او مى بندد، من همان ط احى هستم كه در وز طرح مى اندازد، ولى اندوه شب همه طرح ايش را در دو مى كند، من همان ط حى هستم كه در شب مى اندازم، ولى روشناىى روز سر مرا با پنب ى زند! باز هم مى پرسى چرا مى خواهم به مهمانى ملكوت بروم؟!! ........ - چطور مى شود اين حالاتى كه ذكر كردى در تو باشد؟! مى شود! من انسانم و عمرم از عمر انچه در زمين و اسمان است بيشتر است! - چگونه مى شود عمر انسان از كهكشان بيشتر باشد؟ خدا كهكشان را خلق كرد تا مثال خود يعنى انسان را بيافريند، مشيت أوليه و فكر أوليه خدا خلق انسان بود نه كهكشان، براى همين است كه عمر من و تو از كهكشانى كه مى بينى بسيار بيشتر است!! اقتباس از اشعار سهراب سپهرى
Made with FlippingBook