نقره داغ

مهرویه مغزی

نقره داغ

در جواب گفت: منظوراز زندگان نفوسى هستند كه بعشق زنده اند، و منظور از مردگان نفوسى هستند كه نفس مى كشند، راه مى روند ولى چون عشق بحق در قلوب آنها نيست، در حكم مردگان هستند. نفوسى كه زنده بعشق هستند و يا بعبارت ديگر جام طلائى قلبشان ازعشق بحق پر و لبريز است ، كارشان انفاق عشق و آب حيات به مردگان است. قصه گو ساكت شد و بعد از سكوت كوتاهى بحرفش ادامه داد، و گفت: رودخانه بعدى رودخانه شير است. رودخانه شير اشاره به حالات دعا و مناجات دارد. همانطور كه جابجایى هوا باعث ايجاد امواج در آب رودخانه ها مى شود همانطور هم ارتعاشاتى كه از دعا و مناجاتهاى ما در اين عالم بوجود مى آيند، باعث إيجاد امواج در رودخانه شير مى شوند. رودخانه شير موجى مى زند و كاسه شيرِ خدا را در هر صبح وهر شام پر مى كند، خدا شیر را می نوشد و به حال بندگانش آگاه می شود، جواب دعاها را می دهد، گره ها را از هم بازکرده، رفع مشكلات می كند و مريض ها را شفا می دهد. پرسيد: چرا خدا جواب تمام دعاهاى ما را نمى دهد؟ در جواب گفت : خدا جواب همه دعاها را مى دهد. اگر هم جواب نشنيدى بدان که آنهم يك جواب است. گفت: بارها من براى يك امر خير دعا خواندم، ولی آن امر خير انجام نشد. در جواب گفت: عوالم خدا نامحدودند، و فضل و عنايات حق هم بى حد و اندازه. ولی در جهان ماده جا و مكان براى عنايات حق محدود است. پس اگر در جهان ماده هنوز جا و مكان براى امر خيرى كه تو نيت كرده و براى آن دعا خوانده اى بازنشده است، نااميد مشو چون سرانجام، آن امر خير انجام خواهد شد. مثالى خواست تا روشن شود. قصه گو كه باز جوابگو شده بود در جواب گفت: يك مرغ در طول عمر كوتاهش چند صد

102