نقره داغ
مهرویه مغزی
نقره داغ
تاج خارنشانه عدم رشد و تكامل روحانى انسانها در آن دوره و زمان بود، در حالى كه تاج عبوديت نشانه رشد و تكامل روحانى انسان در اين دوره و زمان است. تاج خار ذره اى از مقام حضرت مسيح كم نكرد، ولی عزّت و احترام بشر را در آن دوره و زمان کاملاً از بين برد، و تاجِ عبوديت بر عزّت انسان افزود. فرق اين دو تاج در سرهائى كه آنها را حمل مى كردند نبود، فرق آنها در نشان دادن درجه سقوط روحانى بشر در آن دوره و زمان، و كمال رشد روحانى انسان در اين دوره و زمان است. پرسيد: فرق آن زمان و اين زمان در چيست ؟ قصه گو جوابگوى جوابهايش شد، و در جواب گفت: فرق آن زمان و اين زمان در رشد روحانى انسانهاست؛ در آن زمان انسان تاج خار را با دست خود بر سر خود گذاشت و از عزت و مقام خود كاست ، در اين زمان انسان با دست خود تاج عبوديت حضرت پروردگار را بر سر خود مى گذارد و بر عزت خود مى افزايد. اين بارشنونده داستان با شهامت تمام پرسيد: فرق حضرت مسيح با سرالله چيست ؟ قصه گو، بعد از مكثى كوتاه، در جواب گفت : آرزوى پدر است كه پسر را مانند خود تربيت كند. در اول كار تصويرى از پسر ايده ال در ذهن پدر كشيده مى شود، كه در حقيقت تصويرى از خواسته ها و آرزوهاى خود پدر است. پسر از ذهن پدر متولد مى شود، پدر معلم مى گيرد تا معلم آنچه را كه پدر در پسر به وديعه گذاشته است را ظاهر كند و پسر باعث افتخار پدر شود و اسم پدر را جاودانه كند. انسان كامل، در حقيقت پسرى بود كه خدا آرزوى داشتنش را مى كرد؛ پسرى كه باعث افتخار پدر مى شد و اسم او را جاودانه مى كرد. تصوير پسر در ذهن پدر،خدا ، كامل شد ، و از آنجا كه خدا مى خواست آنچه را كه دارد براى اولين فرزند خود به ارث بگذارد، كليد مخزن اسرارش را پيش پسر به امانت گذاشت و او را سرالله ناميد، و چون سرالله اولین انسان كامل بودند، خود خدا معلم ایشان شد و از پسر خواست أسرارى را، كه پيامبرانش براى
93
Made with FlippingBook