عبدالبهاء و داروینیسم
اما نادرستی این نظریه در عمل به ثبوت رسیده است چرا که کشورهای کمونیستی کشورهائی بوده و هستند 21 بخواهد انجام می دهد. که در آن دولت نه تنها از میان نمی رود بلکه دولت آن دولتی تمام گرا می گ ردد که هر نوع آزادی را از مردم سلب می کند، در جزئیات زندگی آنان دخالت می کند و آنانرا با ارعاب و سانسور و سرکوب به مشتی برده و حیوان مبدل می سازد. البته این مطلب نه بخاطر آنستکه این کشورها کمونیست واقعی نبودند بلکه بر عکس ، مفهوم راستین کمونیسم مستلزم چ نین دولت تمام گرایانه است. سبب این امر اینستکه تنها در یک زمان می توان از بروز هر نوع نابرابری اقتصادی جلوگیری کرد و آن اینستکه هر نوع آزادی افراد از میان برود و جزئیات رفتار مردم توس نه خودشان بلکه دولتی سرکوبگر و تمام گرا کنترل و تعیین شود. در واقع کمونیسم انحطاط انسان به حد یک حیوان است اما این کار را با شعارهای زیبا و انسانی توجیه می نماید. در ک نوم یسم رابطه م یان کار و رنج و خلاقیت افراد با در آمد و گنج و پاداش آنان بکلی از میان می رود یعنی همه صرفنظر از اینکه کار بکنند یا نه و کارشان چگونه باشد در آمد برابر خواهند داشت. اما همانطور که حضرت بهاءالله متذکر شده اند چنین نظامی نظام ظلم و سرکوب است چرا که از نظر ایش خیمه ان نظم عالم و خیمه عدالت بر دو پایه مجازات و مکافات استوار است. چنانکه می د:ن نویس اما از نظر حضرت عبدالبهاء حقیقت انسان حقیقتی است روحانی و ملکوتی. اما آدمی با فراموش کردن این هویت راستین خود و با انحطاط خود و دیگران به حد طبیعت و جنگل خویشتن را از خود بیگانه ساخته است و بر اساس قانون ظلم و جنگ و تنازع بقا زندگی کرده است. تاریخ بشر تا کنون بیشتر تاریخ برده داری و نژادپرستی و مردسالاری و نابردباری دینی و حکومت استبدادی و جنگ و استعمار و استثمار و نسل کشی و نابرابری افراطی طب قاتی بوده است. اما همه این انواع ستم و جور در تحلیل نهائی محصول تقلیل انسان به رتبه اشیاء و طبیعت و حیوان است. نظام کاستی در هند محصول آنستکه هویت و حقوق و ارزش افراد به جسم آنان و خانواده ای که در آن متولد شده اند منحط می گردد. مردسالاری بازتاب اندیشه ای است که در آن ویژگیهای جسمانی افراد که زن یا مرد باشند تعیین کننده حقیقت و هویت و ارزش آنان تلقی می گردد. نژادپرستی نتیجه تقلیل حقیقت آدمیان ب ه ر نگ پوست آنان است. استعمار مقتضای تقلیل هویت و حقی ق ت انسان به محل تولد او در این یا آن قسمت دنیاست. برده داری چیزی نیست جز یک بیماری فکری که در آن انسان به حد یک شیئ و ح یوان تنزل می یابد. اما حضرت عبدالبهاء از بشریت می خواه ن د که روحانی خود را به یا د آور د و نهادهای اجتماعی خود را بر مب نای این واقعیت که ه مه آدمیان صورت و مثال خدایند بازسازی نماید. چنین فرهنگی فرهنگ چیرگی بر خود بیگانگی انسان است. بعنوان مثال حضرت عبدالبهاء در خطابه خود در امریکا بیان م ی ن دار د که این گفته تورات که خدا آدمی را بصورت و مثال خود آفرید به این معناست که حقیقت آدمیان ویژگیهای روحان ی و کمالات روحانی آنان یعنی خرد و انصاف و مانند آن است و نه ویژگیهای جسمانی و تص ادفی آنان. خدا نه مرداست و نه زن ، نه سفید است و نه سیاه، نه متولد این کشور است و نه آن کشور. در تیجه رنگ پوست و خصوصیانی مانند آن هیچگونه ربطی به حقیقت و حقوق و ارزش انسان ندارد چرا که آدمی صورت و مثال خداست. بنابراین ایشان از گفته تورات که بیانگر تعبیری روحانی 23 از انسانست نفی نژادپرستی و دیگر انواع ستم و نادانی را نتیجه می گیرند. این نقد خود بیگانگی در اندیشه حض رت عبدالبهاء عصاره تعبیر نوین آن حضرت از مفهوم آزادی است. از نظر ایشان آزادی عبارت از رهائی از اسارت طبیعت یعنی ظهور انسان بعنوان انسان است. اما این رهائی از یوغ طبیعت دارای دو جنبه است. جنبه اول جنبه ایست خارجی. یعنی اینکه آدمی بمدد دانش و تکنیک بر طبیعت حکمران می گردد و از تسلط قوانین طب یعت آزاد می شود. بدین ترتیب آدمی از تحکم مح یط بلافاصله خود آزاد می شود و بر اساس خواسته ها و اراده خودش زندگی می کند. ب عنوان نمونه حضرت 22 مربی عالم عدل است چه که دارای دو رکن است مجازات و مکافات و این دو رکن دو چشمه اند از برای حیات اهل عالم.
ط و عشق
تحقیق عبدالبهاء
در لوح فورل د:ن نویس می
جمیع جماد و نبات و حیوان اسیر طبیعتند. این آفتاب باین عظمت چنان اسیر طبیعت است که هیچ اراده ندارد و از قوانین طبیعت سرموئی تجاوز نتواند...ول ی انسان هر چند جسمش اس یر طبیعت است ولکن روح و عقلش آزاد و حاکم بر طبیعت . ملاحظه فرمائید
که بحکم طبیعت انسان ذی روح متحرک خاکی است اما روح و عقل انسان قانون طبی عت را می شکند مرغ می شود و در هوا پرواز می کند و بر صفحات دریا بکمال سرعت می تازد و چون ماهی در قعر دریا می رود...جمیع علوم و فنون و صنایع و اختراعات و
21 بعنوان مثال نگاه کنید به
Marx, Karl and Engels, Friedrich, Communist Manifesto. Harmondsworth: Penguin Books, 1967. 22 بهاءالله، مجوعه ای از الواح جمال اقدس اب هی که بعد ار کتاب اقدس نازل شده. لانگنهاین: لجنه نشر آثار امریی بلسان فارسی و عربی، 1980 ، ص. 14 . 23 نگاه کنید به ‘Abdu’l-Baha, The Promulgation of Universal Peace: Talks Delivered by ‘Abdu’l-Baha during His Visit to the United States and Canada in 1912. Wilmette: Baha’i Publishing Trust, 1982, p. 70.
Made with FlippingBook Ebook Creator