عبدالبهاء و تولد انسان
اﺳﺖ ﮐﮫ ﺟﺎﻣﻌﮫ ﺷﻨﺎس ﺗﻮاﻧﺎ ﻞ ﯿاﻣ ي ﻓﺮاﻧﺴﻮ ي
يﺰﯿﭼ ﻢ ﺑﮫ ﯿ دورﮐﮭ
آن رواج ھﺮج و ﻣﺮج و ﻧﺎھ ي ﻨﺠﺎر
ﻲ اﺧﻼﻗ
ﺪ. وﻗﺘ ﻲ ﮐﮫ ﻣﮭﻤﺘﺮ ﯾ ﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻨﺘﺮل ھﻨﺠﺎرھﺎ و ﮔﺮدد. در آﻧﺠﺎ ﺳﺖ ﮐﮫ ﺛﺮوت ي ﺻﮫ رﺣﻢ و
(anomie) ﯾﮔﻮ ﻲﻣ
از ﻋﺮ ھﺎ اﻧﺴﺎن ﻲ زﻧﺪﮔ
ﺧﺎرج ﺷﻮد ، ﺟﺎﻣﻌﮫ ﺑﮫ ﺟﻨﮕﻠ ﻲﺑ ﻲ
ھﺎ ارزش
ﻲﺑ اﺣﺴﺎس ﺗﺒﺪ ﻲ ﻞ ﻣ ﯾ
ﻧﺎﻣﺤﺪود و ﻓﻘﺮ و درﻣﺎﻧﺪﮔ ﻻ ﻣﻔﺮط ﻲ ﮔﺮدﻧﺪ و در ا ﯾ ﻦ ﮐﺸﻤﮑﺶ ﺗﻨﺎزع ﺑﻘﺎ، اﻧﺤﻄﺎط اﻧﺴﺎن ﺑﮫ ﺣﺪ ﻣﺎده و ﻃﺒ ياﻣﺮ ،ﻌﺖﯿ و ﻋﺎدﻻﻧﮫ ﺗﻠﻘ ﮔﺮدد. ﻲﻣ ﻲ ﯾﺑﺎ ﺪ ﺗﻮﺟﮫ ﮐﺮد ﮐﮫ اھﻤ ﯾ ﺖ ا ﯿ ﻦ ﻣﺴﺌﻠﮫ ﺗﺎ ﺑﺪان ﺣﺪ اﺳﺖ ﮐﮫ ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ در ﮐﺘﺎب اﻗﺪس ﮐﮫ ھﺴ ي ﺘﮫ ﻧﺎﻣﺤﺪود ﯿ ﺷﺄن ﺣ ﻮاﻧﺎت اﺳﺖ ، ﭼﺮا ﮐﮫ رﻓﺘﺎر آدﻣ ﯿ ﺎن را ﺑﮫ ﺣﺪ رﻓﺘﺎر ﯿﯿﺗﻌ ي ﻦ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺧﻮاھﺶ يھﺎ ﺧﻮدﺧﻮاھﺎﻧﮫ و ﻗﺎﻧﻮن ﺗﻨﺎزع ﺑﻘﺎ ﻣﻨﺤﻂ ﻣ ﺪ ﯾﻧﻤﺎ ﻲ و در ﻧﺘ ﯿ ﺠﮫ ﻧﮫ آزاد ،ﻦﯿ راﺳﺘ ي ﺑﻠﮑﮫ ﺑﺮدﮔ و ﻲ اﺳﺎرت را ﺑﺮا ي اﻧﺴﺎن ﺑﮫ ارﻣﻐﺎن ﻣ ﻲ آورد. ﭘﺲ در ﺧﺼﻮص اﻧﺴﺎن ﯾﺑﺎ ﺪ آزاد ي او ﺑﺎ ھﺎي ارزش ﻲ اﺧﻼﻗ و روﺣﺎﻧ ﻲ ھﻤﺮاه ﺑﺎﺷﺪ و در ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﻔﮭﻮم ﺷﺮاﻓﺖ و ﺗﻘﺪس اﻧﺴﺎن ﺗﻌﺮ ﯾ ﻒ و ﺗﺸﺨﺺ ﯾا ﻦ ﺑﺤﺚ ﻗﺒﻞ از ھﺮﭼ ﯿ ﺰ ﺑﺤﺚ در ﻣﻮرد ﻣﻔﮭﻮم اﺳﺖ ﺑﮫ ﺑﺤﺚ ﻣﺴﺘﻘ ﻢ در ﯿ ﻣﻮرد ﻣﻔﮭﻮم آزاد ﻲﻣ ي ﭘﺮدازد و ﺗﺄﮐ ﺪ ﯾﻧﻤﺎ ﻲ ﺪ ﻣ ﯿ ﺰم ﻋﻨﺎن ﮔﺴ ﯾ ﺨﺘﮫ ﯿ ﺎ آزاد ي اﻗﺘﺼﺎد اﺳﺖ. ﺑﺪ ﯾ ﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﮫ ﻣﮑﺘﺐ ﺰم ﻗﺮن ھﺠﺪھﻢ و ﻧﻮز دھﻢ از آزاد ي ﻋﻨﺎن ﮔﺴ ﯿ ﺨﺘﮫ و ﻧﺎﻣﺤﺪود در ﭼﺎرﭼﻮب رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎزار دﻓﺎع ﻣ ﻲ ﮐﺮد و ﭼﻨ ﯿ ﻦ ﻧﻮع آزاد ي ي اﻗﺘﺼﺎد ﺰم اﻓﺮاﻃ ﻲﻌﻨﯾ ﻏﺮب ﻲ اﺻﻞ ﺗﻨﺎزع ﺑﻘﺎ در زم و ﻣﻠﺰوم
ﻲ ﮕﺮ ﻣ ﯾﮑﺪﯾ
ﻲ و ﻋﻘﻼﻧ ﻲﻌﯿﻃﺒ
ﻲ ﺑﮭﺎﺋ يھﺎ آﻣﻮزه ي ﻣﺮﮐﺰ
ﯿ ﺒﺮاﻟ ﯿﻟ ﮐﮫ
ﺎﺑﺪ. ﯿﺑ
ﯿ ﺒﺮاﻟ ﯿﻟ ي ﯿﻄﮫﺣ ﯿ ﺒﺮاﻟ ﯿﻟ
ﻣﺤﺾ و ﻋﻨﺎن
ﻧﻈﺎم ﺳﺮﻣﺎ يدار ﮫﯾ
ﻲﻌﻨﯾ، ﻲ اﻓﺮاﻃ
و ﺳﻮدﻣﻨﺪ و ﻋﺎد ﻧﮫ ﻻ
را اﻣﺮ ﻲﻌﯿﻃﺒ ي
ﯿﺨﺘﮫ ﮔﺴ
ﻧﻤﻮد. اﻧﺘﻘﺎد ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ از ا ي ﮫﯾ ﻦ ﻧﻈﺮ ﯾ ﻧﺎﻣﺤﺪود در واﻗﻊ ﺗﺄﮐ ﯿ ﺪ ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ ﻦ ﯾﺑﺮا اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺎ ﯾ ﺪ ﻣﺸﻤﻮل اﻧﻀﺒﺎط
ﻲﻣ ﻲﺗﻠﻘ
ي آزاد
اﺻﻞ اﺳﺖ ﮐﮫ ﻋﺮ ي ﺻﮫ
Made with FlippingBook